هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
تیپ 2 (یاریرسان، مهرطلب)، تیپ 3 (موفقیتطلب، بازیگر) و تیپ 4 (فردگرا، رمانتیک)
این سه تیپ در مرکز احساسی (قلبی) دارای خصوصیات مشترکی هستند. هیجان اصلی آنان که شخصیتشان را شکل میدهد “غم” است و نحوهی متفاوت برخوردشان با این غم، تفاوتهای شدید شخصیت را به وجود میآورد. هر سه تیپ به ارتباطات بین فردی اهمیت زیادی میدهند و نیز تمایل دارند تا مورد تحسین، تشویق و محبت دیگران واقع شوند. اگر چنین بازخوردی از دیگران دریافت نکنند عمیقا غمگین میشوند و واکنشهای بسیار بدی از خود بروز خواهند داد.
مرکز قلب، عملکرد احساس را تنظیم میکند: تجربه و بیان هیجانات. این به شما اجازه میدهد تا هیجانات خود را احساس کنید و از طریق همدلی با دیگران ارتباط برقرار کنید. اما استفادهی بیش از حد (یا استفادهی نادرست) میتواند به حساسیت بیش از حد، عدم حساسیت، یا اِعمال نفوذ کنترلگرانه (منیپولیشن) هیجانی منجر شود.
چهارها غم را دوست میدارند و در یک غمِ شیرین (به شکل منحصر به فردی) غوطهور میشوند.
کانون توجه: دوها به نیاز دیگران توجه دارند و برای به دست آوردن تایید و تحسین و تشویق دیگران این کار را انجام میدهند. آنها از طریق یاری رسانی و اغواگری به دنبال وابسته سازی دیگران هستند. این استراتژی منجر به برآورده نشدن نیازهای خودشان میشود ولی به شکل خستگی ناپذیر به توجه کردن به دیگران ادامه میدهند.
الگوی فکر و احساس: آنان به لحاظ هیجانی از طرد شدن و رها شدن واهمه دارند بنابراین به صورت مرتب در تلاش برای راضی نگه داشتن دیگران، احساسات خود را واپس میرانند و سعی دارند از غمگین شدن دیگران جلوگیری کنند. در صورتی که این تلاش بیوقفهی آنان مورد قدردانی قرار نگیرد بسیار غمگین شده و خود را در روابط دریغ میکنند.
الگوی رفتار و منش: تیپ 2 سعی دارد سرحال، پرانرژی و دوستانه باشد. همدردی کند و شنونده و همراه خوبی باشد. او برای این کار میتواند نقابهای زیادی به چهره بزند که باعث شود از خود واقعی و تمایلاتش دور شود. او در این راه خود را شهید میکند و نیازهای خود را برای تامین نیاز دیگران فدا میکند و به شکل افراطی سخاوتمند میشود.
کانون توجه: تمرکز سه ها به وظایف و اهداف است: تصویری که از خود در چشم دیگران میسازند. آنان با کار خودشان همانندسازی میکنند و تعریفشان از خود مساوی میشود با کاری که انجام میدهند. در این راه از خود واقعی دور میشوند و احساسات خود را رها میکنند. آنان برای پذیرفته شدن به عنوان فردی موفق به شکل محیطی که درون آن قرار دارند در میآیند.
الگوی فکر و احساس: آنان غم را هم مانند احساسات دیگر به فراموشی سپرده اند اما اگر قدمهای هدفگرایانهی خود را برای تجربهی احساسات کند کنند، اندوه را به مقدار زیاد تجربه خواهند کرد. آنان باور دارند که برای آنچه انجام میدهند دوست داشته و ارج نهاده میشوند نه برای آن چیزی که واقعا هستند. پس دست به مبالغه میزنند.
الگوی رفتار و منش: تیپ 3 تمایل دارد یک شبه راه صد ساله را طی کند. همیشه مشغول باشد یا حداقل مشغول به نظر برسد. همیشه تمرکز و اولویتهای مشخصی دارد و به خوبی و با زیرکی به رنگ محیطی که درون آن قرار گرفته است، در خواهد آمد. برای او هدف وسیله را توجیه میکند و برای همین میتواند اصول اخلاقی را نادیده بگیرد.
کانون توجه: تمرکز چهارها روی احساسات خودشان است و احساسات دیگران را نیز فقط زمانی که در ارتباط با خودشان هست به رسمیت میشناسند. آنها همیشه حس می کنند که نقص یا ضعفی در زندگیشان جاری است. این نقص میتواند فیزیکی هم باشد اما معمولا به شکل چیزی که از دست داده اند یا به دست نیاورده اند نمود پیدا می کند.
الگوی فکر و احساس: به لحاظ هیجانی ایدهآل آنها مواردی است که دستیافتنی نمیباشد. چهارها در اندوه به دست آوردن این ایدهآل به رویاپردازیهای زیبایی در درون خود مشغول میشوند، یک غم شیرین. احساسات آنها همیشه نسبت به هر چیز دیگری در اولویت است و هیجانات خود را به اشکال هنری متفاوت بروز میدهند.
الگوی رفتار و منش: نوسانات خلقی تیپ 4 در ماکزیمم ترین حالت ممکن نمود پیدا میکند. دمی ساکت و گوشهگیر و لحظهای بعد فعال و پر انرژی ظاهر میشوند. احساسات خود را به شکل غلیظی بروز میدهند و الگوهای رفتاری متنوعی ارائه میدهند. تمام تلاش خود را برای منحصر به فرد بودن انجام میدهند و دنبال چیزی (عموما رابطهای) گم شده هستند.
تیپهای 2 و 3 و 4
تیپهای 5 و 6 و 7
تیپهای 8 و 9 و 1