هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
3 های یکبهیک از طریق مولفههای جذابیت شخصی و حمایت از دیگران به دستاورد تمرکز میکنند. در این تیپ فرعی، خودفروشی، نه انکار میشود و نه پذیرفته میشود بلکه جایی در این بین است و در خدمت ایجاد یک تصویر جذاب به کار میرود. این 3 ها زمان سختتری برای صحبت در مورد خود دارند و اغلب تمرکز خود را بر روی تصویری میگذارند که میخواهند ترویج کنند. آنان انرژی زیادی برای راضی نگه داشتن دیگران میگذارند و ذهنیت خانوادگی دارند.
در انیاگرام، شورهای هیجانی نٌهگانهای برای هر تیپ شخصیتی وجود دارد و نحوهی مواجهه با این شور در هر یک از ما، توسط یکی از سه غریزهی اصلی (بقای فردی، اجتماعی و یکبهیک) پاسخ داده میشود. همین امر موجب تولید سه زیرمجموعه در هر تیپ میشود. تفاوتهایی که تیپ فرعی ما را از دیگر تیپهای فرعی جدا میکند. انیاگرام به ما میآموزد که فارغ از تیپ اصلی شخصیت ما (1 تا 9)، از این سه حالت (بقای فردی، اجتماعی و یکبهیک) یکی بیشتر از بقیه دغدغهی اصلی ما است و باعث تفکیک تیپهای فرعی تیپ اصلی میشود.
1. بقای فردی: تمرکز اولیهی غریزهی حفاظت یا بقای فردی بر روی بقای فیزیکی، نگهداری و تغذیه است. مسائلی مثل امنیت، رفاه اقتصادی و آسایش فردی میتواند مورد فوکوس تیپهای بقای فردی باشند.
2. اجتماعی: غریزهی اجتماعی بر روابط ما با دیگران به عنوان یک گروه یا با کل جامعه متمرکز است. ایجاد پیوندهای اجتماعی ایمن، تعاملات جمعی سازنده و موفقیتهای گروهی در این تیپ فرعی پر رنگ هستند.
3. یکبهیک: تمرکز اصلی این غریزه، بر روابط میانفردی و نیاز ما به هماهنگی یا همخوانی با دیگری است. این تیپ فرعی شدیداً به تجربههای “صمیمانه” اهمیت میدهد و ارتباطات پر انرژی را خواستار است.
تیپ 3 هم مانند همهی تیپهای دیگر انیاگرام، به سه تیپ فرعی تقسیم میشود. شور هیجانی این تیپ “خودفروشی” است و نحوهی مواجهه با این خودفروشی، از دیدگاههای فردی، یکبهیک و اجتماعی، سبب بروز تفاوتهایی گاه کوچکتر و گاه بزرگتر، در میان تیپهای فرعی آن میشود. 3 بقای فردی به عنوان یک “ضد تیپ”، خوب بودن و خوب به نظر رسیدن را با خودفروشی و خودفریبی متضاد میبیند. در تیپ 3 یکبهیک این خودفروشی، نه به اندازهی بقای فردی کم است و نه به اندازهی اجتماعی زیاد اما 3 اجتماعی خودفروشی بسیار زیادی در عرصههای عمومی دارد و به هر قیمت سعی میکند عالی به نظر برسد.
در بارهی تیپ 3 یکبهیک امروزه به نظر میرسد که آسیب شناسی اساسی این اشخاص در این واقعیت نهفته است که به جای عمل کردن بر مبنای آزادی غریزی خود، تمام شور و اشتیاقشان را در عطش عشق و اغواگری از طریق خوشنودی از خود یا تصویری که جذاب و هیجان انگیز پنداشته میشود صرف میکنند. نتیجه این میشود که زن به دلیل توجه بیش از حد به لذت بخش بودن برای مرد، توانایی لذت بردن را از دست میدهد.
علاوه بر این، شور خاصی به خانواده به این کاراکتر افزوده میشود که علیرغم اینکه به عنوان یک عیب نمود پیدا نمیکند، بیانگر نیازی اغراق آمیز به رضایتمندی است که بیگانگی از خود را تداوم میبخشد.
از میان این سه تیپ فرعی 3، ساب_تیپ جنسی وابستهترین شخصیت است. معمولاً پرخاشگری نکرده و طرد شدن را نیز تحمل نمیکند. هدف او از اغواگری این است که مورد استقبال و تأیید قرار بگیرد و ارزش خود را با جذابیت بدنش اشتباه میگیرد.