هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
4های یکبهیک به صورت ناآگاهانه سعی میکنند برای خلاص شدن از احساسات دردآور ناشی از کمبود و نارسایی، دیگران را وادار به تحمل رنج بکنند. آنها در انکار رنج خود، نیازهای خودشان را ابراز میکنند و میتوانند از دیگران مطالبهگر باشند. آنان در جستجوی بهتر بودن، رشک را به عنوان مظهری از رقابت ابراز میکنند. آنها فقدان درونی خود را با احساسات مبتنی بر خشم، در مورد دریافت نکردن چیزی که نیاز دارند، به سمت دیگران هدایت میکنند.
در انیاگرام، شورهای هیجانی نٌهگانهای برای هر تیپ شخصیتی وجود دارد و نحوهی مواجهه با این شور در هر یک از ما، توسط یکی از سه غریزهی اصلی (بقای فردی، اجتماعی و یکبهیک) پاسخ داده میشود. همین امر موجب تولید سه زیرمجموعه در هر تیپ میشود. تفاوتهایی که تیپ فرعی ما را از دیگر تیپهای فرعی جدا میکند. انیاگرام به ما میآموزد که فارغ از تیپ اصلی شخصیت ما (1 تا 9)، از این سه حالت (بقای فردی، اجتماعی و یکبهیک) یکی بیشتر از بقیه دغدغهی اصلی ما است و باعث تفکیک تیپهای فرعی تیپ اصلی میشود.
1. بقای فردی: تمرکز اولیهی غریزهی حفاظت یا بقای فردی بر روی بقای فیزیکی، نگهداری و تغذیه است. مسائلی مثل امنیت، رفاه اقتصادی و آسایش فردی میتواند مورد فوکوس تیپهای بقای فردی باشند.
2. اجتماعی: غریزهی اجتماعی بر روابط ما با دیگران به عنوان یک گروه یا با کل جامعه متمرکز است. ایجاد پیوندهای اجتماعی ایمن، تعاملات جمعی سازنده و موفقیتهای گروهی در این تیپ فرعی پر رنگ هستند.
3. یکبهیک: تمرکز اصلی این غریزه، بر روابط میانفردی و نیاز ما به هماهنگی یا همخوانی با دیگری است. این تیپ فرعی شدیداً به تجربههای “صمیمانه” اهمیت میدهد و ارتباطات پر انرژی را خواستار است.
تیپ 4 هم مانند همهی تیپهای دیگر انیاگرام، به سه تیپ فرعی تقسیم میشود. شور هیجانی این تیپ “رشک” است و نحوهی مواجهه با این رشک، از دیدگاههای فردی، یکبهیک و اجتماعی، سبب بروز تفاوتهایی گاه کوچکتر و گاه بزرگتر، در میان تیپهای فرعی آن میشود. 4 بقای فردی به عنوان “ضد تیپ” با تلاش زیاد سعی دارد به آنچه که به آن رشک میورزد، برسد. تیپ 4 یکبهیک، سعی میکند دیگران را هم به رنج اندازد که چیزی برای رشک ورزیدن به آنان نداشته باشد. اما 4 اجتماعی، رشک را به شرمی عیله خود بدل کرده و برای این که به خوبی دیگران نیست، رنج میکشد.
متمرکز بر خود
متمرکز بر رابطه
متمرکز بر گروه
4 جنسی برای اینکه بتواند خواستهها و امیال شدید خود را برآورده و ارضاء کند، با بیشرمی در مقابل شرم خود قرار میگیرد. بنابراین به هر دری میزند و هر راهی را امتحان میکند. گویی تفکراتش طبق این ضربالمثل است که میگوید نوزادی که بیشتر گریه میکند، بهتر شیر میخورد. «تا زمانی که بیشتر گله و شکایت کنم، بیشتر به خواسته هایم میرسم». افرادی که زیاد پافشاری میکنند و مطالبهگر و پرتوقع هستند معمولاً مزاحم دیگران بوده و نادیده گرفته میشوند و بدین ترتیب در دور باطلی گیر میکنند که در آن رد شدن، به اعتراض منجر شده و اعتراض به رد شدن میانجامد.
میتوانیم نوع رشک تیپ فرعی 4 جنسی را به عنوان یک نوع رشک زبانی تهاجمی و با سخنان نیشدار مشخص کنیم. این افراد نه تنها خواهان و مطالبهگر هستند بلکه آنچه را که میخواهند با خشونت طلب میکنند. این همان معصیت جد ما، قابیل است: «به تو رشک میورزم پس تو را میکشم». به ثروتمندان رشک میورزم پس یک انقلاب به راه میاندازم. به برتری اینتلکچوال (فکری) تو رشک میورزم پس سرت را از تن جدا میکنم (و اینگونه… از تو برتر و بالاتر به نظر میرسم!) و وقتی در مورد بریدن سر صحبت میکنیم از بیارزش کردن، تحقیر کردن و پرخاشگری حرف میزنیم .