هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
به جای احساس پیوند مستمر با احساسات، خواستهها و قدرت خود، نههای بقای فردی، بر روی ادغام با راحتیهای فیزیکی و فعالیتهای روزمره تمرکز میکنند. تمرکز این تیپ بر ارضای انواع اشتها و گرسنگی است. تنبلی او به این معناست که جایگزین لذتهای غیرضروری به جای آنهایی که واقعا به آنها نیاز دارد میشود. در عمیقترین سطح، جایگزینی لذتهای مادی به جای لذتهای معنوی نشان داده میشود.
در انیاگرام، شورهای هیجانی نٌهگانهای برای هر تیپ شخصیتی وجود دارد و نحوهی مواجهه با این شور در هر یک از ما، توسط یکی از سه غریزهی اصلی (بقای فردی، اجتماعی و یکبهیک) پاسخ داده میشود. همین امر موجب تولید سه زیرمجموعه در هر تیپ میشود. تفاوتهایی که تیپ فرعی ما را از دیگر تیپهای فرعی جدا میکند. انیاگرام به ما میآموزد که فارغ از تیپ اصلی شخصیت ما (1 تا 9)، از این سه حالت (بقای فردی، اجتماعی و یکبهیک) یکی بیشتر از بقیه دغدغهی اصلی ما است و باعث تفکیک تیپهای فرعی تیپ اصلی میشود.
1. بقای فردی: تمرکز اولیهی غریزهی حفاظت یا بقای فردی بر روی بقای فیزیکی، نگهداری و تغذیه است. مسائلی مثل امنیت، رفاه اقتصادی و آسایش فردی میتواند مورد فوکوس تیپهای بقای فردی باشند.
2. اجتماعی: غریزهی اجتماعی بر روابط ما با دیگران به عنوان یک گروه یا با کل جامعه متمرکز است. ایجاد پیوندهای اجتماعی ایمن، تعاملات جمعی سازنده و موفقیتهای گروهی در این تیپ فرعی پر رنگ هستند.
3. یکبهیک: تمرکز اصلی این غریزه، بر روابط میانفردی و نیاز ما به هماهنگی یا همخوانی با دیگری است. این تیپ فرعی شدیداً به تجربههای “صمیمانه” اهمیت میدهد و ارتباطات پر انرژی را خواستار است.
تیپ 9 هم مانند همهی تیپهای دیگر انیاگرام، به سه تیپ فرعی تقسیم میشود. شور هیجانی این تیپ “تنبلی” است و نحوهی مواجهه با این تنبلی، از دیدگاههای فردی، یکبهیک و اجتماعی، سبب بروز تفاوتهایی گاه کوچکتر و گاه بزرگتر، در میان تیپهای فرعی آن میشود. 9 بقای فردی تنبلی خود را در غالب فیزیکی، نمود پیدا میکند، مسائلی مانند افراط در خوردن و خوابیدن، 9 یکبهیک، شور تنبلی را از طریق ادغام با افراد مهم زندگی خود بیان میکند اما 9 اجتماعی به عنوان “ضد تیپ”، با کار زیاد و تلاش سخت سعی میکند تا از تنبلی ذاتیاش دوری کند.
تیپ 9 بقای فردی شباهت زیادی به حیوانی کوچک وجود دارد. این فقط در مورد «من میخورم پس هستم» نیست بلکه در مورد «من میخوابم پس هستم»، «من دارم پس هستم»، «من اینجا ایستادهام پس هستم» نیز است. تمام اتفاقات معمول زندگی این قابلیت را دارند که مانع از آگاهی او شوند. برای او سطح متافیزیک وجود ندارد. به نوعی پرسش در مورد هستی از زندگی یک 9 بقای فردی پاک شده است. شما نمیتوانید در مورد هستی با سانکو پانزا صحبت کنید. برای او فقط شکمش است که وجود دارد. جایگزینی سینهی مادر با شیشهی شیر چنان کامل بوده است که در دایرهی واژگان او خاطرهای از عشق مادری وجود ندارد.
بنابراین 9 های بقای فردی، افرادی بسیار بامحبت هستند ولی در اعماق خود حسی از اینکه دوستداشتنی هستند ندارند. تسلیم شدن و کنارهگیری آنها برجستهترین صفت است. و در آنها نوعی شادی وجود دارد، نوعی از عطوفت که بدون شک از تجربۀ کامل عشق دور است. همانطور که اریک فروم می گوید: داشتن یا بودن. احتمالاً برای آنها نیز همین موضوع صدق میکند.